❤ آنـــــــدیا فرشـــــته کوچک مـــــن ❤

  مامانی میدونی امروز چه روزیه؟؟؟؟؟؟ امروز 30 ام فروردین شاید ندونی...آخه تو هنوز خیلی کوچولویی عزیزززززززززم ولی وقتی بزرگ بشی ، خانوم بشی ، این روز و دوتایی واسه بابایی چشن میگیریم امروز روز علوم آزمایشگاهی هست......   هوراااااااا........................   بابایی روزت مبارک......           مرا زیاد دوست داشته باش پدر   تو تنها مردی خواهی بود که دوست داشتنت بی طمع است   و بوسه هایت بویِ گل می دهد .......     بابایی دوست دارم......   ...

      سلام و صد سلام........ما با اومدیم با عکسهای جدید.....و حرفهای تازه   جوووونم واستون بگه..............   چند روز پیش که بابایی صبح  مرخصی گرقته بود و تصمیم گرفتیم سه تایی بریم واسه خونه یه خرید حسابی بکنیم.هوا هم خوب بود و خلاصه راهی شدیم..... البته تاحالا زیاد باهم واسه خرید رفته بودیم ولی این دفعه خیلی حال داد..... اول اینکه : دخترم بزرگ شده ، خانوم شده  دوم اینکه : هوا بهاری شده و دیگه نیازی نبود دخملم یه عالمه لباس گرم تنش کنه و همه این دلایل دست به دست هم داد تا از خونه بزنیم بیرون فروشگاه مثل همیشه شلوغ بود، آخه مردم ما توی این دورانی که همه ...

سلام....مامانی. خوبی؟ خوشی؟ دماغت چاقه؟؟؟یه کم دیر اومدم..... دیگه سال جدید شروع شده.....یه کم مشغول کار و زندگی بودم .... دیر وبلاگت و آپ کردم اما حالا هم که اومدم با کلی عکس اومدم........ جونم واست بگه...... جمعه هوا خوب بود ، باز من و تو و نیلوفر و نگیم زدیم بیرون....کجا بریم؟؟؟؟؟ رفتیم پارک ملت..... مثلا جشنواره گلهای بهاری بود ، البته فکر کنم ما خیلی دیر رفته بودیم و گلی باقی نمونده بود....ولی بازم خوب بود.....هوا هم عالی بود.... منم که عاشق عکس و عکاسی... تو هم که این روزا  بهترین سوژه واسه مامانی هستی....   یکی از هیجان های  فصل بهار ؛ آستین کوتاه پوشیدنه توئه ... ...

  یه خاطره جالب از روز هشتم فروردین 92 ..................... بالاخره یه روز وقت کردیم از عید دیدنی ها فرار کنیم وبریم دور مشهد بگردیم و با این المان های زیبایی که  سراسر شهر گذاشتن عکس بگیریم..... اتفاقا  روز هشتم هم من و هم بابایی هر دو سر کار نبودیم و کلی با دخملی رفتیم بیرون و حالشو بردیم....البته نا گفته نمونه که خاله فرزانه و نیلوفر هم بودند.... از شانس دخملی اونروز هوا عالی بود... مشهد گردی آندیا به روایت تصویر آندیا دم در خونه خوشحال وخندون عاشق ددر عجب آفتابی شد بزن بریم به سرعت برق و باد بزن بریم از اینجا خنده نداره ه ه ه ه ه سنگین باش  ...

    13  بدر یا به قول تقویم "روز طبیعت" برای همه ایرانی ها روز خاصی است. از انتظار و صف های طویل در ترافیک تا شادی یک دور همی یک روزه. این سنت دوست داشتنی از پیش از ما وجود داشته و پس از ما هم خواهد بود یعنی نوه و نتیجه های ما هم روز 13 فروردین ماه به دامان طبیعت(البته اگر تا آن موقع چیزی از طبیعت مانده باشد) خواهند رفت و به شادی و پایکوبی خواهند پرداخت. یکی از رسمهایی که از زمانهای گذشته بوده و تا به امروز نیز  ادامه داشته سبزه گره ردن  توسط دختران و پسران دم بخت میباشد .....     و.............. خلاصه روز 13 فروردین ماه من و بابایی وآندیا گلی هم ...

تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید؟؟ این عنوان من و یاد دوران مدرسه و مخصوصا دوران دبستان انداخت...... بعد از 14 فروردین موضوع اولین انشاء همین بود و خلاصه ما هم توی عالم بچه گی همه چی و شرح میدادیم.... راستی راستی یادش بخیر...... منم امروز هوس کردم که از روزهای اولین عید آندیا واسه خودش ینویسم تا وقتی بزرگ شد و خوندش حسابی حال کنه....کاش منم از این روزهای زندگیم مثل آندیا خبردار  میشدم   اما خوب دیگه اون روزا که وبلاگی در کار نبوده... صبح روز عید آندیا آماده واسه عید دیدنی بریم دیگه............. اینم آندیا روزی که میخواست واسه خودمون مهمون ب...

  آغاز سال یکهزارو سیصدو نود و دو     لحظه ی تحویل سال : ساعت 14 و 31 دقیقه و 56 ثانیه روز چهارشنبه سی ام اسفند 1391     دلت شاد و لبت خندان بماند برایت عمر جاویدان بماند خدا را میدهم سوگند بر عشق هر آن خواهی برایت آن بماند به پایت ثروتی افزون بریزد که چشم دشمنت حیران بماند تنت سالم،سرایت سبز باشد برایت زندگی اسان بماند تمام فصل سالت عید باشد چراغ خانه ات تابان بماند     دختر گلم ، یکی یدونم سال نو مبارک . شکرگذار خدای مهربونیم که بهترین فرشته شو به ما هدیه داده . امیدوارم  سال خوبی با ...